ادبیات فارسی قسمت نهم
سیاه کوچک
کلاغ را چگونه میبینی؟ صدایشان را چگونه میشنوی؟ کلاغ زیباتر است یا بلبل؟ آواز کدامشان دلنشین تر است؟
...کلاغ خودش را دوست نداشت و بودنش را. از کائنات گله داشت. فکر می کرد ، در دایره قسمت، نازیبا یی سهم اوست. اوغمگینانه گفت " کاش خداوند این لکه سیاه را از هستی می زدود! ".
خداگفت" سیاه کوچکم، صدایت ترنمی است که هر گوشی زیبایی آن را درک نمی کند. فرشته ها با صدای تو به وجد می آیند. بخوان، فرشته ها منتظرند ".
کلاغ،هیچ نگفت.نیم نگاهی به آسمان انداخت. درصفحه آبی آسمان، ابرهای سیاه، ابرهای سفید،دوشادوش هم در حرکت بودند. خورشید هم بود؛ با لباسی خوشرنگ؛ گاهی روی صفحه ی آبی، گاهی پشت لکه سیاهی.
خدا گفت:"سیاه، چونان مرکب که زیبایی را با آن مینویسند زیباییت را بنویس؛ زیرا اگر تو نباشی، جهان من چیزی کم دارد. خودت را از آسمان من دریغ نکن ".
کلاغ، خواند. این بار اماعاشقانه ترین آواز را. با آوازش جهان زیبا شد.آسمان لبخند زد وابرهای سیاه وسفید از شوق گریستند.
هر قاصدکی یک پیامبر است.
- ۹۶/۰۶/۰۸